بریده‌ای از کتاب عشق روی پیاده رو: مجموعه داستان کوتاه اثر مصطفی مستور

فاطیما

فاطیما

1403/11/20

بریدۀ کتاب

صفحۀ 101

بی‌مقدمه و با حنده گفت: "کاش همه هیچی سواد نداشتند. کاش هیچ‌کس درس نمی‌خواند." وقتی پشت میز روبه‌روم نشست لبخند از صورتش پاک شد، جدی گفت: "به نظر من آن‌هایی که هیچ‌چیز نمی‌دانند خوشبخت‌ترند."

بی‌مقدمه و با حنده گفت: "کاش همه هیچی سواد نداشتند. کاش هیچ‌کس درس نمی‌خواند." وقتی پشت میز روبه‌روم نشست لبخند از صورتش پاک شد، جدی گفت: "به نظر من آن‌هایی که هیچ‌چیز نمی‌دانند خوشبخت‌ترند."

38

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.