بریدهای از کتاب عشق روی پیاده رو: مجموعه داستان کوتاه اثر مصطفی مستور
1403/11/20
صفحۀ 101
بیمقدمه و با حنده گفت: "کاش همه هیچی سواد نداشتند. کاش هیچکس درس نمیخواند." وقتی پشت میز روبهروم نشست لبخند از صورتش پاک شد، جدی گفت: "به نظر من آنهایی که هیچچیز نمیدانند خوشبختترند."
بیمقدمه و با حنده گفت: "کاش همه هیچی سواد نداشتند. کاش هیچکس درس نمیخواند." وقتی پشت میز روبهروم نشست لبخند از صورتش پاک شد، جدی گفت: "به نظر من آنهایی که هیچچیز نمیدانند خوشبختترند."
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.