بریدهای از کتاب تاکسی سواری اثر سروش صحت
1403/8/25
3.2
39
صفحۀ 37
به راننده نگاه کردم،لبخند زد و گفت:«اینجوریه دیگه،تا کهنه نشه،نو نمیشه»بعد گفت:«۴۷ ساله تو این مسیر میرم و میام...تا چند وقت دیگه من هم میرم،ولی این خیابون میمونه.»راننده کمی سکوت کرد،بعد گفت: «شاید خیابونها هم یه روزی کهنه بشن،بعد تموم بشن.»
به راننده نگاه کردم،لبخند زد و گفت:«اینجوریه دیگه،تا کهنه نشه،نو نمیشه»بعد گفت:«۴۷ ساله تو این مسیر میرم و میام...تا چند وقت دیگه من هم میرم،ولی این خیابون میمونه.»راننده کمی سکوت کرد،بعد گفت: «شاید خیابونها هم یه روزی کهنه بشن،بعد تموم بشن.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.