بریدهای از کتاب بیگانه اثر آلبر کامو
2 روز پیش
صفحۀ 124
در تمام زندگی پوچی که سر کرده بودم، از آن ته ته آیندهام، از آن سر سالهایی که هنوز نیامده بودند، همیشه یک نفس تیره به طرفم میآمد، نفس تیرهای که سر راهش هرچیزی را که آن موقع به من وعده میدادند بیتفاوت میکرد، وعدههایی برای سالهایی که هیچ واقعیتر از سالهایی نبودند که همین حالا زندگیشان میکردم.
در تمام زندگی پوچی که سر کرده بودم، از آن ته ته آیندهام، از آن سر سالهایی که هنوز نیامده بودند، همیشه یک نفس تیره به طرفم میآمد، نفس تیرهای که سر راهش هرچیزی را که آن موقع به من وعده میدادند بیتفاوت میکرد، وعدههایی برای سالهایی که هیچ واقعیتر از سالهایی نبودند که همین حالا زندگیشان میکردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.