بریده‌ای از کتاب کتاب فرم و خلاء اثر روث اوزکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 345

بنیامین می‌گوید:«از بین همه‌ی راه‌های کسب کتاب، نوشتنشان قابل ستایش‌ترین راه است.» ظاهراً درست است، اما از دیدگاه کتاب، چیز چندان ساده‌ای هم نیست. چون واقعاً چه کسی چه کسی را مینویسد؟ این همان معمای قدیمی مرغ و تخم‌مرغ است، بنی. درباره‌اش فکر کن. آیا پسر کتاب را مینویسد یا کتاب پسر را مینویسد؟ ما نمیدانیم بنیامین چطور به این سوال پاسخ می‌دهد. او مقاله‌اش را درباره‌ی کتاب‌هایی که دارد با این سطور به‌یادماندنی به آخر می‌رساند:«مالکیت، صمیمانه‌ترین رابطه‌ای است که فرد می‌تواند با اشیاء داشته باشد. نه‌اینکه آن‌ها در او جان بگیرند. اوست که در آن‌ها زندگی می‌کند.»

بنیامین می‌گوید:«از بین همه‌ی راه‌های کسب کتاب، نوشتنشان قابل ستایش‌ترین راه است.» ظاهراً درست است، اما از دیدگاه کتاب، چیز چندان ساده‌ای هم نیست. چون واقعاً چه کسی چه کسی را مینویسد؟ این همان معمای قدیمی مرغ و تخم‌مرغ است، بنی. درباره‌اش فکر کن. آیا پسر کتاب را مینویسد یا کتاب پسر را مینویسد؟ ما نمیدانیم بنیامین چطور به این سوال پاسخ می‌دهد. او مقاله‌اش را درباره‌ی کتاب‌هایی که دارد با این سطور به‌یادماندنی به آخر می‌رساند:«مالکیت، صمیمانه‌ترین رابطه‌ای است که فرد می‌تواند با اشیاء داشته باشد. نه‌اینکه آن‌ها در او جان بگیرند. اوست که در آن‌ها زندگی می‌کند.»

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.