بریده‌ای از کتاب روزگار عمار: داستان زندگی عمار یاسر اثر مجید ملامحمدی

حامد

حامد

1404/5/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 137

مولایمان از مرکب خود پایین آمد ، عمار را در آغوش گرفت گردن بر گردن او یایید و در وداعی تلخ و غم بار به او فرمود : ای عمار ! خداوند از جانب خود و از جانب پیامبرش ، بهترین پاداش را به تو ارزانی دارد . تو نیکو برادری برای من بودی و نیکوهمدم و دوستی هستی... ... چه قدر‌ بزرگ و رشک بر انگیز...

مولایمان از مرکب خود پایین آمد ، عمار را در آغوش گرفت گردن بر گردن او یایید و در وداعی تلخ و غم بار به او فرمود : ای عمار ! خداوند از جانب خود و از جانب پیامبرش ، بهترین پاداش را به تو ارزانی دارد . تو نیکو برادری برای من بودی و نیکوهمدم و دوستی هستی... ... چه قدر‌ بزرگ و رشک بر انگیز...

9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.