بریدهای از کتاب دوست بازیافته اثر فرد اولمن
1404/5/27
صفحۀ 104
هرگز موفق نشدم كارى را كه واقعاً دوست داشتم عملى كنم: نوشتن يك كتاب خوب يا سرودن شعرى زيبا. در آغاز جرئت نمى كردم دست به كار بشوم و چيزى بنويسم، چون بى پول بودم. اما اكنون كه پولدار شده ام، جرئت نمى كنم چيزى بنويسم، چون مى ترسم نتوانم. از همين روست كه در عمق وجودم، خودم را آدمى ناموفق مى دانم. البته نه اينكه اين موضوع برايم خيلى اهميت داشته باشد؛ چون درنهايت، همه ى ما بدون استثنا در زندگی ناموفقيم، و همهمان چيزى بيش از ((موجوداتى از یک زيرگونهی پست)) نيستيم. نمى دانم كجا خواندم كه (( مرگ اعتماد ما به زندگی را از بين مى برد و به ما نشان مى دهد که در نهايت در برابر فنايى كه در انتظار ماست، همه چیز بيهوده است.)) آرى، ((بيهوده)) تعبير درستى است.
هرگز موفق نشدم كارى را كه واقعاً دوست داشتم عملى كنم: نوشتن يك كتاب خوب يا سرودن شعرى زيبا. در آغاز جرئت نمى كردم دست به كار بشوم و چيزى بنويسم، چون بى پول بودم. اما اكنون كه پولدار شده ام، جرئت نمى كنم چيزى بنويسم، چون مى ترسم نتوانم. از همين روست كه در عمق وجودم، خودم را آدمى ناموفق مى دانم. البته نه اينكه اين موضوع برايم خيلى اهميت داشته باشد؛ چون درنهايت، همه ى ما بدون استثنا در زندگی ناموفقيم، و همهمان چيزى بيش از ((موجوداتى از یک زيرگونهی پست)) نيستيم. نمى دانم كجا خواندم كه (( مرگ اعتماد ما به زندگی را از بين مى برد و به ما نشان مى دهد که در نهايت در برابر فنايى كه در انتظار ماست، همه چیز بيهوده است.)) آرى، ((بيهوده)) تعبير درستى است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.