بریدۀ کتاب

سم هستم، بفرمایید
بریدۀ کتاب

صفحۀ 195

هنوز هم با همان حس پوچی از خواب بیدار می‌شوم. انگار قفسه سینه‌ام سوراخ شده. نمی‌دانم چه مرگم است یا چطور توضیحش بدهم. انگار خلائی درونم است که نمی‌توانم پرش کنم.

هنوز هم با همان حس پوچی از خواب بیدار می‌شوم. انگار قفسه سینه‌ام سوراخ شده. نمی‌دانم چه مرگم است یا چطور توضیحش بدهم. انگار خلائی درونم است که نمی‌توانم پرش کنم.

14

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.