بریدهای از کتاب مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور اثر قیصر امین پور
1403/6/18
صفحۀ 148
"اگر میتوانستم" اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود اگر دفتر خاطرات طراوت پر از ردپای دقایق نبود اگر ذهن آیینه خالی نبود اگر عادت عابران بیخیالی نبود اگر گوش سنگین این کوچهها فقط یک نفس میتوانست طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد اگر آسمان میتوانست، یکریز شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد اگر ردپای نگاه تو را باد و باران از این کوچهها آب و جارو نمیکرد اگر قلّک کودکی لحظهها را پسانداز میکرد اگر آسمان سفرهٔ هفترنگ دلش را برای کسی باز میکرد و میشد به رسم امانت گلی را به دست زمین بسپریم و از آسمان پس بگیریم اگر خاک کافر نبود و روی حقیقت نمیریخت اگر ساعت آسمان دور باطل نمیزد اگر کوهها کر نبودند اگر آبها تر نبودند اگر باد میایستاد اگر حرفهای دلم بیاگر بود اگر فرصت چشم من بیشتر بود اگر میتوانستم از خاک یک دسته لبخند پرپر بچینم تو را میتوانستم ای دور از دور یک بار دیگر ببینم!
"اگر میتوانستم" اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود اگر دفتر خاطرات طراوت پر از ردپای دقایق نبود اگر ذهن آیینه خالی نبود اگر عادت عابران بیخیالی نبود اگر گوش سنگین این کوچهها فقط یک نفس میتوانست طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد اگر آسمان میتوانست، یکریز شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد اگر ردپای نگاه تو را باد و باران از این کوچهها آب و جارو نمیکرد اگر قلّک کودکی لحظهها را پسانداز میکرد اگر آسمان سفرهٔ هفترنگ دلش را برای کسی باز میکرد و میشد به رسم امانت گلی را به دست زمین بسپریم و از آسمان پس بگیریم اگر خاک کافر نبود و روی حقیقت نمیریخت اگر ساعت آسمان دور باطل نمیزد اگر کوهها کر نبودند اگر آبها تر نبودند اگر باد میایستاد اگر حرفهای دلم بیاگر بود اگر فرصت چشم من بیشتر بود اگر میتوانستم از خاک یک دسته لبخند پرپر بچینم تو را میتوانستم ای دور از دور یک بار دیگر ببینم!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.