بریدۀ کتاب

زخم داوود
بریدۀ کتاب

صفحۀ 228

روحش هنوز میون ویرونه های شتیلا، تو گورهای دست جمعی و لابه‌لای آشغالا، دنبالِ جسدِ زن و بچه‌هاش می‌گشت. جسدایی که زیر آسایش قاتلانشون، زیر قول‌و‌قرار رهبرای عرب و زیر بی‌اعتتایی دنیا به ریختن خون اعراب، افتاده بودن و می‌پوسیدن.

روحش هنوز میون ویرونه های شتیلا، تو گورهای دست جمعی و لابه‌لای آشغالا، دنبالِ جسدِ زن و بچه‌هاش می‌گشت. جسدایی که زیر آسایش قاتلانشون، زیر قول‌و‌قرار رهبرای عرب و زیر بی‌اعتتایی دنیا به ریختن خون اعراب، افتاده بودن و می‌پوسیدن.

5

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.