بریده‌ای از کتاب سنگدل اثر ماریسا مییر

باران

باران

1403/2/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 355

این خواسته‌ی کاترین بود. می خواست به او چیزی بدهد که به‌خاطرش به این سرزمین قدم گذاشته بود. به هر حال، قلبش مال جست بود؛ چه قلب یک شیرینی‌پز باشد، چه قاب یک ملکه. لااقل زندگی بی ارزشش با این فداکاری معنایی پیدا می‌کرد.

این خواسته‌ی کاترین بود. می خواست به او چیزی بدهد که به‌خاطرش به این سرزمین قدم گذاشته بود. به هر حال، قلبش مال جست بود؛ چه قلب یک شیرینی‌پز باشد، چه قاب یک ملکه. لااقل زندگی بی ارزشش با این فداکاری معنایی پیدا می‌کرد.

10

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.