بریدهای از کتاب سنگدل اثر ماریسا مییر
1403/3/17
صفحۀ 378
روباه دست هایش را در هم قلاب کرد و از بر خواند : در بازی تقدیر، تو خود میدانی جان داد یکی و دیگری شد جانی شد چیره یکی و دیگری گشت زبون شد شاه یکی و گشت آن یکی مجنون
روباه دست هایش را در هم قلاب کرد و از بر خواند : در بازی تقدیر، تو خود میدانی جان داد یکی و دیگری شد جانی شد چیره یکی و دیگری گشت زبون شد شاه یکی و گشت آن یکی مجنون
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.