بریده‌ای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 13

شازده کوچولو به من:" برایم یک گوسفند بکش." یک گوسفند کشیدم.گفت:"این انگاری مریض احوال است" یکی دیگر کشیدم:" این که گوسفند نیست قوچ است.ببین شاخ دارد" یکی دیگر کشیدم:" این یکی انگاری که پیر است!" پس یک جعبه کشیدم و گفتم :" ببین، در این جعبه گوسفندی که تو می خواهی قرار دارد.......

شازده کوچولو به من:" برایم یک گوسفند بکش." یک گوسفند کشیدم.گفت:"این انگاری مریض احوال است" یکی دیگر کشیدم:" این که گوسفند نیست قوچ است.ببین شاخ دارد" یکی دیگر کشیدم:" این یکی انگاری که پیر است!" پس یک جعبه کشیدم و گفتم :" ببین، در این جعبه گوسفندی که تو می خواهی قرار دارد.......

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.