بریدهای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری
1404/5/13
صفحۀ 13
شازده کوچولو به من:" برایم یک گوسفند بکش." یک گوسفند کشیدم.گفت:"این انگاری مریض احوال است" یکی دیگر کشیدم:" این که گوسفند نیست قوچ است.ببین شاخ دارد" یکی دیگر کشیدم:" این یکی انگاری که پیر است!" پس یک جعبه کشیدم و گفتم :" ببین، در این جعبه گوسفندی که تو می خواهی قرار دارد.......
شازده کوچولو به من:" برایم یک گوسفند بکش." یک گوسفند کشیدم.گفت:"این انگاری مریض احوال است" یکی دیگر کشیدم:" این که گوسفند نیست قوچ است.ببین شاخ دارد" یکی دیگر کشیدم:" این یکی انگاری که پیر است!" پس یک جعبه کشیدم و گفتم :" ببین، در این جعبه گوسفندی که تو می خواهی قرار دارد.......
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.