بریدهای از کتاب دختر مهتاب اثر سو لین تن
3 روز پیش

0.0
136
صفحۀ 40
چون من چیزی ندارم که منتظرش باشم.من یه شکست خورده ام و مهم نیست چه کاری انجام میدم و تلاش میکنم.میدونم که دیگه هیچوقت چیزی تغییر نمیکنه.توهم تا حالا همچین حسی داشتی و درمونده بودی؟ گفت:((هرکسی مشکلات خودش رو داره!بعضیا مسائل زندگی شون رو بروز میدن و برخی دیگه مخفی میکنن. من هرکاری از دستم بر بیاد برای خودم انجام میدم تا بتونم تا حد توانم تعدادی از مرزها رو بهم بریزم و اونا رو گسترش بدم؛حتی اگه لازم باشه هربار یه کم جلو میرم. کی میدونه که کوچیک ترین تغییر،کِی میتونه باعث ایجاد تفاوت بشه؟
چون من چیزی ندارم که منتظرش باشم.من یه شکست خورده ام و مهم نیست چه کاری انجام میدم و تلاش میکنم.میدونم که دیگه هیچوقت چیزی تغییر نمیکنه.توهم تا حالا همچین حسی داشتی و درمونده بودی؟ گفت:((هرکسی مشکلات خودش رو داره!بعضیا مسائل زندگی شون رو بروز میدن و برخی دیگه مخفی میکنن. من هرکاری از دستم بر بیاد برای خودم انجام میدم تا بتونم تا حد توانم تعدادی از مرزها رو بهم بریزم و اونا رو گسترش بدم؛حتی اگه لازم باشه هربار یه کم جلو میرم. کی میدونه که کوچیک ترین تغییر،کِی میتونه باعث ایجاد تفاوت بشه؟
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.