بریده‌ای از کتاب ما ایوب نبودیم اثر فاطمه ستوده

الهه

الهه

1404/4/21

بریدۀ کتاب

صفحۀ 62

«ما وقتی به تهران برگشتیم به لکنت افتادیم. در شهر ما تورم، تنهایی و مرگ فقط چند کلمه بودند و در کرمانشاه واقعیت‌هایی که قد می‌کشیدند. ما نمی‌توانستیم راوی رنج‌هایی باشیم که برای یکی طرحی از یک داستان بود و برای دیگری قصه‌ی واقعی مرگ و زندگی.»

«ما وقتی به تهران برگشتیم به لکنت افتادیم. در شهر ما تورم، تنهایی و مرگ فقط چند کلمه بودند و در کرمانشاه واقعیت‌هایی که قد می‌کشیدند. ما نمی‌توانستیم راوی رنج‌هایی باشیم که برای یکی طرحی از یک داستان بود و برای دیگری قصه‌ی واقعی مرگ و زندگی.»

142

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.