بریدهای از کتاب داستان عاشقانهی غیرابدی اثر استفانی گاربر
دیروز
صفحۀ 354
ضجه ای زجر دیده،شب را مثل تیغه ی خنجر از هم درید.آسمان خون گریست و به جای ستارگان،تاریکی بود که فرو ریخت و نور را از سراسر شمال شکوهمند زدود.
ضجه ای زجر دیده،شب را مثل تیغه ی خنجر از هم درید.آسمان خون گریست و به جای ستارگان،تاریکی بود که فرو ریخت و نور را از سراسر شمال شکوهمند زدود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.