بریده‌ای از کتاب فابل اثر آدرین یانگ

بریدۀ کتاب

صفحۀ 137

مادرم می‌گفت این لمس کردن روح طوفان است.می‌گفت طوفان وقتی به کشتی می‌زند،آدم را به آغوش می‌کشد و به قلبش راه می‌دهد.طوفان سخن می‌گفت و آدم فقط وقتی به قلب طوفان می‌رسید،که می‌توانست سخنش را بشنود. تنها آن زمان می‌شد به اصل وجود طوفان پی برد.

مادرم می‌گفت این لمس کردن روح طوفان است.می‌گفت طوفان وقتی به کشتی می‌زند،آدم را به آغوش می‌کشد و به قلبش راه می‌دهد.طوفان سخن می‌گفت و آدم فقط وقتی به قلب طوفان می‌رسید،که می‌توانست سخنش را بشنود. تنها آن زمان می‌شد به اصل وجود طوفان پی برد.

9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.