بریدۀ کتاب

الی...
بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

نیم باک بنزین زدیم، شد بالای یک میلیون. ابویاسر (پدر خانواده فلسطینی) عین یک میلیون و خرده ای را پول نقد در می آورد و می‌دهد دست متصدی. میپرسم: 《کارتخوان ندارن؟ 》 مریم خنده تلخی می‌کند 《 لبنان بانک نداره! 》 دو سال پیش رئیس بانک مرکزی لبنان پس انداز همه ی مردم را یکجا بالا کشید و رفت آمریکا ! خیلی ها به خاک سیاه نشستند. از اون به بعد، هیچکس پولش رو توی بانک نمیذاره و بانک ها تعطیلن. به‌جز بانک هایی که حقوق کارمندان دولت رو واریز میکنن. بنظرم سرعت ماشین ها بیشتر از چیزی است که برای جاده های تپه ماهوری مجاز باشد. میپرسم: 《 پلیس جریمه نمیکنه اینا رو؟ 》 مریم با بی خیالی می‌گوید: 《 نه؛ لبنان پلیس هم نداره 》 ➖ اگر تصادف بشود چی؟ ➖《 برای تصادف پلیس می آد، اما اونقدر مراحلش سخته که معمولا دو طرف سعی میکنن باهم به توافق برسن و کارشون به پلیس نکشه》

نیم باک بنزین زدیم، شد بالای یک میلیون. ابویاسر (پدر خانواده فلسطینی) عین یک میلیون و خرده ای را پول نقد در می آورد و می‌دهد دست متصدی. میپرسم: 《کارتخوان ندارن؟ 》 مریم خنده تلخی می‌کند 《 لبنان بانک نداره! 》 دو سال پیش رئیس بانک مرکزی لبنان پس انداز همه ی مردم را یکجا بالا کشید و رفت آمریکا ! خیلی ها به خاک سیاه نشستند. از اون به بعد، هیچکس پولش رو توی بانک نمیذاره و بانک ها تعطیلن. به‌جز بانک هایی که حقوق کارمندان دولت رو واریز میکنن. بنظرم سرعت ماشین ها بیشتر از چیزی است که برای جاده های تپه ماهوری مجاز باشد. میپرسم: 《 پلیس جریمه نمیکنه اینا رو؟ 》 مریم با بی خیالی می‌گوید: 《 نه؛ لبنان پلیس هم نداره 》 ➖ اگر تصادف بشود چی؟ ➖《 برای تصادف پلیس می آد، اما اونقدر مراحلش سخته که معمولا دو طرف سعی میکنن باهم به توافق برسن و کارشون به پلیس نکشه》

9

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.