بریده‌ای از کتاب همه چیز درباره خانه: به انضمام جستاری در باب دوگانه «منزل و خانه» اثر مایکل آلن فاکس

آرام

آرام

1404/3/5

بریدۀ کتاب

صفحۀ 73

شخصیت اصلی رمان ولف، جرج وبر، که خودش یک رمان نویس است، عمیقا درباره زندگی اندیشیده است، لحظات بالا و پایین آن را تحمل کرده است، روابط جدی و عمیقی دارد، دست کم در سه کشور مختلف زندگی کرده است، و در جریان روایت از گمنامی به شهرت رسیده است. وبر در رمان خود بارها به مضمون مندرج در عنوان باز می‌گردد. یک‌بار، به هنگام دیدار از شهر زادگاه(خان شهر) قدیمی‌اش، در می‌یابد که او «هیچ گاه حس خانه را به اندازه‌ی وقتی که احساس کرد درحال رفتن بدان جاست نداشت. احساس بی‌خانمانی‌اش تازه وقتی شروع شد که به آنجا رسید.» چند صفحه بعد، نزدیکی‌های پایان کتاب، یاد می‌گیریم که، «اصطلاح شما نمی‌توانید دوباره به خانه برگردید برای او معانی ضمنی بسیاری داشت... از جهتی، آن اصطلاح چکیده و خلاصه‌ی همه‌ی چیزهایی بود که او به عمرش یاد گرفته بود.»

شخصیت اصلی رمان ولف، جرج وبر، که خودش یک رمان نویس است، عمیقا درباره زندگی اندیشیده است، لحظات بالا و پایین آن را تحمل کرده است، روابط جدی و عمیقی دارد، دست کم در سه کشور مختلف زندگی کرده است، و در جریان روایت از گمنامی به شهرت رسیده است. وبر در رمان خود بارها به مضمون مندرج در عنوان باز می‌گردد. یک‌بار، به هنگام دیدار از شهر زادگاه(خان شهر) قدیمی‌اش، در می‌یابد که او «هیچ گاه حس خانه را به اندازه‌ی وقتی که احساس کرد درحال رفتن بدان جاست نداشت. احساس بی‌خانمانی‌اش تازه وقتی شروع شد که به آنجا رسید.» چند صفحه بعد، نزدیکی‌های پایان کتاب، یاد می‌گیریم که، «اصطلاح شما نمی‌توانید دوباره به خانه برگردید برای او معانی ضمنی بسیاری داشت... از جهتی، آن اصطلاح چکیده و خلاصه‌ی همه‌ی چیزهایی بود که او به عمرش یاد گرفته بود.»

12

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.