بریدۀ کتاب
تنها چیزی که از قلب نئو باقی خواهد ماند یک قبرستان است. قلبش در توده ای خاک کف اتاقش همچون جسدی بی جان رها خواهد شد. او هنوز هم به خودش زحمتنداده تکه های قلبش را جمع کند. "میداند اگر تکه ها را سرهمکند قلبش دوباره از نو خواهد شکست"
تنها چیزی که از قلب نئو باقی خواهد ماند یک قبرستان است. قلبش در توده ای خاک کف اتاقش همچون جسدی بی جان رها خواهد شد. او هنوز هم به خودش زحمتنداده تکه های قلبش را جمع کند. "میداند اگر تکه ها را سرهمکند قلبش دوباره از نو خواهد شکست"
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.