بریدۀ کتاب

حانیه

1403/1/9

سال بلوا
بریدۀ کتاب

صفحۀ 153

و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند گریه کردم، دخترهایی که بعدها از خود متنفر می‌شوند و مثل یک درخت توخالی، پوسته‌ای بیش نیستند، و عاقبت به روزی می‌افتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند.

و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند گریه کردم، دخترهایی که بعدها از خود متنفر می‌شوند و مثل یک درخت توخالی، پوسته‌ای بیش نیستند، و عاقبت به روزی می‌افتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند.

37

12

(0/1000)

نظرات

ـدُژَم

1403/6/15

نظرتون راجع به  این کتاب چیه؟
4

0

حانیه

1403/6/15

این کتاب برای من خیلی زیاد قشنگ بود. خیلی زیاد غم‌انگیز بود و خیلی زیاد زن‌ها توش نقش داشتن. فکرکنم اینکه این داستان توسط آقای معروفی نوشته شده بود باعث میشد من رو متحیر کنه، یک مرد اونقدر عمیق این مسائل رو بیان کرده!!!
اگر قصد خوندن دارید پیشنهاد می‌کنم بی‌هیچ تردیدی شروع به خوندن کنید:))))) 

0

ـدُژَم

1403/6/15

خیلی ممنون🙏🏻
خلاصشو خوندم بنظرم خیلی خوب اومد، حالا با گفته های شما حتما میذارم تو لیستم، ممنون💓
@haaniyeh 

0

حانیه

1403/6/15

امیدوارممم کتابِ شما هم باشه. همونجور که کتابِ من بود.
خوشحالل می‌شم بعد خوندن بدونم نظرتون دربارش چیه:)))
@kimwhasti 

0