بریدۀ کتاب
1403/1/9
4.1
93
صفحۀ 153
و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت میکشند گریه کردم، دخترهایی که بعدها از خود متنفر میشوند و مثل یک درخت توخالی، پوستهای بیش نیستند، و عاقبت به روزی میافتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمیدانند چرا زندهاند.
و تمام شب را برای دخترهایی که در تنهایی از خودشان خجالت میکشند گریه کردم، دخترهایی که بعدها از خود متنفر میشوند و مثل یک درخت توخالی، پوستهای بیش نیستند، و عاقبت به روزی میافتند که هیچ جای اندامشان حساس نیست، روح و جسمشان همان پوسته است، و خودشان نمیدانند چرا زندهاند.
(0/1000)
نظرات
1403/6/15
خیلی ممنون🙏🏻 خلاصشو خوندم بنظرم خیلی خوب اومد، حالا با گفته های شما حتما میذارم تو لیستم، ممنون💓 @haaniyeh
0
1403/6/15
امیدوارممم کتابِ شما هم باشه. همونجور که کتابِ من بود. خوشحالل میشم بعد خوندن بدونم نظرتون دربارش چیه:))) @kimwhasti
0
1403/6/15
0