بریدهای از کتاب حومه ی سکوت اثر مریم عزیزی
3 روز پیش
صفحۀ 312
سر انجام آلاس زمزمه وار گفت:((اون مرده. آره مرده.تو قدرت این رو نداری که کاری برای اون بکنی.وقتی قرار باشه چیزی از دست بره،باید از دست بره.اگر عمر کسی سر اومده باشه،باید بمیره!اگه تو اینجایی ،باید باشی اگه من اینجام، باید باشم.))
سر انجام آلاس زمزمه وار گفت:((اون مرده. آره مرده.تو قدرت این رو نداری که کاری برای اون بکنی.وقتی قرار باشه چیزی از دست بره،باید از دست بره.اگر عمر کسی سر اومده باشه،باید بمیره!اگه تو اینجایی ،باید باشی اگه من اینجام، باید باشم.))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.