بریده‌ای از کتاب همنام اثر آدرین یانگ

Reyhaneh

Reyhaneh

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 24

حتی برای یک لحظه هم که شده باور کرده بودم جایم امن است و چقدر احمق بودم . باور کرده بودم عاقبت خانه و خانواده ای پیدا کرده ام و در کمتر از یک نفس همه ی آنها را از دست داده بودم ...

حتی برای یک لحظه هم که شده باور کرده بودم جایم امن است و چقدر احمق بودم . باور کرده بودم عاقبت خانه و خانواده ای پیدا کرده ام و در کمتر از یک نفس همه ی آنها را از دست داده بودم ...

8

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.