بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 21

ماه‌خانم، سیدجواد نوجوان را برای خرید نان می‌فرستاد نانوایی و به او سفارش می‌کرد نان را زیر لباسش پنهان کند تا مبادا «نان زن» نانش را بدزدد. سید جواد ساعت‌های طولانی در صف می‌ایستاد تا بتواند یکی دو تا نان به خانه ببرد.

ماه‌خانم، سیدجواد نوجوان را برای خرید نان می‌فرستاد نانوایی و به او سفارش می‌کرد نان را زیر لباسش پنهان کند تا مبادا «نان زن» نانش را بدزدد. سید جواد ساعت‌های طولانی در صف می‌ایستاد تا بتواند یکی دو تا نان به خانه ببرد.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.