بریدهای از کتاب شش کلاغ اثر لی باردوگو
1403/8/4

4.6
29
صفحۀ 499
اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود،آدم بهتری شود،دزد مهربان تری شود.ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت.چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود.چنین پسری نمی توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولمو پس می گیرم .عشقمو پس می گیرم.اینژ هرگز نمی توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود،ولی راهی پیدا می کرد تا آزادی اش که مدت ها پیش قولش را به او داده بود .برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند.
اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود،آدم بهتری شود،دزد مهربان تری شود.ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت.چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود.چنین پسری نمی توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولمو پس می گیرم .عشقمو پس می گیرم.اینژ هرگز نمی توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود،ولی راهی پیدا می کرد تا آزادی اش که مدت ها پیش قولش را به او داده بود .برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.