بریده‌ای از کتاب یک عاشقانه ی آرام اثر نادر ابراهیمی

Rana Jafary

Rana Jafary

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 39

_عسل میبینی که مهربانی شمالی چه رنگی است؟ _پدر آذری ام نامهربان بود بی انصاف؟ _خدا نکند همچو حرفی را بزنم؛ اما رنگ مهربانی هایشان باهم خیلی فرق دارد_ از سبز مغز پسته ای تا سرمه یی و سرخ. من فقط از رنگ حرف می زنم به شرفم! به چشم پدری!

_عسل میبینی که مهربانی شمالی چه رنگی است؟ _پدر آذری ام نامهربان بود بی انصاف؟ _خدا نکند همچو حرفی را بزنم؛ اما رنگ مهربانی هایشان باهم خیلی فرق دارد_ از سبز مغز پسته ای تا سرمه یی و سرخ. من فقط از رنگ حرف می زنم به شرفم! به چشم پدری!

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.