بریده‌ای از کتاب اندیشه دکارت اثر تام سورل

بریدۀ کتاب

صفحۀ 30

در گفتار حکایت می‌کند که چگونه هم در عمل زندگی سیاحان را پیشه کرده بوده و هم در عین حال اعتقادات پیشین خود را ویران می‌کرده است؛ و می‌گوید که به این دلیل می‌توانست در آنِ واحد به این دو کار بپردازد که اصولِ یک نوع قانونِ اخلاقی موقت و مبانی دین خود و لزوم پای‌بندی به قوانین و رسوم کشوری را که در آن به سر می‌برده، از این مرحله ویرانگر در کارِ خودآموزی معاف داشته بوده است، زیرا اگر می‌خواست که در همان حال که به شکِ دامنه‌دار مشغول بود به زندگی عَمَلی هم بپردازد می‌باید به همه این چیزها پای‌بند بماند. وی این قانون اخلاقی موقت و دین را به سرپناهی سپنجی تشبیه کرده است که انسان وقتی خانه خود را به قصد نوسازی ویران می‌کند باید در آن به‌سر ببرد. اگر نخواهیم در جدیت دکارت در کار انتقاد از اعتقادات خود شک کنیم، باید این تشبیه را جدی بگیریم. سرپناه موقت چیزی است که وقتی خانه دایمی ساخته شد می‌توان ویران یا دست‌کم رهایش کرد، و به همین قیاس، قانون اخلاقی دکارت را، که بسیار هم آرامش‌بخش است، وقتی که بنای اصلی علوم برافراشته شد می‌توان به محک تجدید نظر و نقد زد و حتی کنار نهاد. در مورد حقایق دینی هم باید گفت که در آغاز کار باید این حقایق را تعبداً پذیرفت و بعداً، در جریان برقرار کردن اصول مستحکم در فلسفه، آن ها را اثبات کرد. اما، چنان‌که در رساله گفتار آمده است، دکارت در آغاز کار، دین و اخلاق خود را به‌صورت تعبدی می‌پذیرد و سپس دست به کار ویران کردن سایر اعتقادات خود می‌شود.

در گفتار حکایت می‌کند که چگونه هم در عمل زندگی سیاحان را پیشه کرده بوده و هم در عین حال اعتقادات پیشین خود را ویران می‌کرده است؛ و می‌گوید که به این دلیل می‌توانست در آنِ واحد به این دو کار بپردازد که اصولِ یک نوع قانونِ اخلاقی موقت و مبانی دین خود و لزوم پای‌بندی به قوانین و رسوم کشوری را که در آن به سر می‌برده، از این مرحله ویرانگر در کارِ خودآموزی معاف داشته بوده است، زیرا اگر می‌خواست که در همان حال که به شکِ دامنه‌دار مشغول بود به زندگی عَمَلی هم بپردازد می‌باید به همه این چیزها پای‌بند بماند. وی این قانون اخلاقی موقت و دین را به سرپناهی سپنجی تشبیه کرده است که انسان وقتی خانه خود را به قصد نوسازی ویران می‌کند باید در آن به‌سر ببرد. اگر نخواهیم در جدیت دکارت در کار انتقاد از اعتقادات خود شک کنیم، باید این تشبیه را جدی بگیریم. سرپناه موقت چیزی است که وقتی خانه دایمی ساخته شد می‌توان ویران یا دست‌کم رهایش کرد، و به همین قیاس، قانون اخلاقی دکارت را، که بسیار هم آرامش‌بخش است، وقتی که بنای اصلی علوم برافراشته شد می‌توان به محک تجدید نظر و نقد زد و حتی کنار نهاد. در مورد حقایق دینی هم باید گفت که در آغاز کار باید این حقایق را تعبداً پذیرفت و بعداً، در جریان برقرار کردن اصول مستحکم در فلسفه، آن ها را اثبات کرد. اما، چنان‌که در رساله گفتار آمده است، دکارت در آغاز کار، دین و اخلاق خود را به‌صورت تعبدی می‌پذیرد و سپس دست به کار ویران کردن سایر اعتقادات خود می‌شود.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.