بریدهای از کتاب آنی شرلی در خانه رویاها اثر لوسی مود مونتگمری
1403/12/12
صفحۀ 43
آنی گفت : حالا می فهمم جدا بعضی ها این طور جذب دریا می شوند . زمانی که هوس دریانوردی در لحظه ی غروب در وجودت بیدار می شود دیگر نمی توانی در مقابل وسوسه اش مقاومت کنی حالا می توانم سر گشتگی کاپیتان جیم را درک کنم .هر وقت می بینم که یک کشتی از کانال دور می شود یا یک مرغ دریایی آن سوی سد اوج می گیرد، آرزو می کنم روی عرشه ی همان کشتی باشم یا مثل یک مرغ دریایی به قلب طوفان نفوذ کنم .
آنی گفت : حالا می فهمم جدا بعضی ها این طور جذب دریا می شوند . زمانی که هوس دریانوردی در لحظه ی غروب در وجودت بیدار می شود دیگر نمی توانی در مقابل وسوسه اش مقاومت کنی حالا می توانم سر گشتگی کاپیتان جیم را درک کنم .هر وقت می بینم که یک کشتی از کانال دور می شود یا یک مرغ دریایی آن سوی سد اوج می گیرد، آرزو می کنم روی عرشه ی همان کشتی باشم یا مثل یک مرغ دریایی به قلب طوفان نفوذ کنم .
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.