بریدهای از کتاب undefined اثر undefined
5 روز پیش
صفحۀ 196
دیگر ابراهیم را برادری برای خود میدانستم. اولین قرارم با داداش ابراهیم این بود که از خدا بخواهد به من حیای فاطمی بدهد. حیایی که تا میتوانم از نامحرم دور باشم. نامحرم را نبینم و نامحرم نیز مرا نبیند.
دیگر ابراهیم را برادری برای خود میدانستم. اولین قرارم با داداش ابراهیم این بود که از خدا بخواهد به من حیای فاطمی بدهد. حیایی که تا میتوانم از نامحرم دور باشم. نامحرم را نبینم و نامحرم نیز مرا نبیند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.