بریده‌ای از کتاب شش کلاغ: پادشاهی شیادها اثر لی باردوگو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 207

می‌اومدم دنبالت. اگه نمی‌تونستم راه برم؛ می‌خزیدم سمتت. اصلا هم مهم نبود، چقدر صدمه دیدیم. می‌جنگیدیم و فرار می‌کردیم. با چاقوهای کشیده و تفنگ های پر. چون کار ما اینه و هیچوقت دست از مبارزه نمی‌کشیم‌.

می‌اومدم دنبالت. اگه نمی‌تونستم راه برم؛ می‌خزیدم سمتت. اصلا هم مهم نبود، چقدر صدمه دیدیم. می‌جنگیدیم و فرار می‌کردیم. با چاقوهای کشیده و تفنگ های پر. چون کار ما اینه و هیچوقت دست از مبارزه نمی‌کشیم‌.

375

41

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.