بریدۀ کتاب

sina

sina

1403/8/26

فابیان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 145

هیشکی فکر مرگ نیست. همه می ذارن مرگ مثل تصادف قطار یا یه حادثه غیر منتظره دیگه غافلگیرشون کنه. آدمیزاد خیلی احمق شده. من هر روز به فکرِ مرگم، چون هر روز ممکنه بیاد دنبالم. و چون به مرگ فکر میکنم، زندگی رو دوست دارم.

هیشکی فکر مرگ نیست. همه می ذارن مرگ مثل تصادف قطار یا یه حادثه غیر منتظره دیگه غافلگیرشون کنه. آدمیزاد خیلی احمق شده. من هر روز به فکرِ مرگم، چون هر روز ممکنه بیاد دنبالم. و چون به مرگ فکر میکنم، زندگی رو دوست دارم.

6

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.