بریدهای از کتاب عمارت ایدنبروک اثر جولیا دونالدسون
1403/6/25
صفحۀ 104
زخمهایم سر باز کرده بودند. اشتباه بزرگی مرتکب شده بودم که خود را در معرض آسیب قرار داده بودم .دلم میخواست از این اتاق فرار کنم و جایی بروم که از این مرد دور باشم، چون او باعث شده بود حرفهایی را بزنم که هرگز دلم نمیخواست بیانشان کنم و چیزهایی را حس کنم که از حس کردنشان واهمه داشتم.
زخمهایم سر باز کرده بودند. اشتباه بزرگی مرتکب شده بودم که خود را در معرض آسیب قرار داده بودم .دلم میخواست از این اتاق فرار کنم و جایی بروم که از این مرد دور باشم، چون او باعث شده بود حرفهایی را بزنم که هرگز دلم نمیخواست بیانشان کنم و چیزهایی را حس کنم که از حس کردنشان واهمه داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.