بریده‌ای از کتاب بهترین شکل ممکن اثر مصطفی مستور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

سفر که می‌رفتیم مقصد معینی نداشتیم. به هر شهر که می‌رسیدیم این امکان وجود داشت که ناگهان و بی‌دلیل مسیرمان را تغییر دهیم. از شمال به شرق یا به جنوب، یا از جنوب به سمت غرب؛ انگار در جاده بودن بیشتر از رسیدن به ما کیف می‌داد:)

سفر که می‌رفتیم مقصد معینی نداشتیم. به هر شهر که می‌رسیدیم این امکان وجود داشت که ناگهان و بی‌دلیل مسیرمان را تغییر دهیم. از شمال به شرق یا به جنوب، یا از جنوب به سمت غرب؛ انگار در جاده بودن بیشتر از رسیدن به ما کیف می‌داد:)

20

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.