بریدهای از کتاب جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی
1403/10/13
4.1
110
صفحۀ 259
آدم درد را از یاد میبرد اما خطر نزول درد را هرگز. روح بال بال میزند. دلهره. موج موج دلهره. چیزی در ذات پیدا و ناپیدای وجودت پخش میشود. مداوم و مداوم. دمی درنگ ندارد. دمی تو را وانمیگذارد. زبانههای زهریِ ترس. جانت ذره ذره آب میشود. تو پوش شدن خود را -حتی- لمس میکنی. تو از درون داری تهی میشوی.
آدم درد را از یاد میبرد اما خطر نزول درد را هرگز. روح بال بال میزند. دلهره. موج موج دلهره. چیزی در ذات پیدا و ناپیدای وجودت پخش میشود. مداوم و مداوم. دمی درنگ ندارد. دمی تو را وانمیگذارد. زبانههای زهریِ ترس. جانت ذره ذره آب میشود. تو پوش شدن خود را -حتی- لمس میکنی. تو از درون داری تهی میشوی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.