بریده‌ای از کتاب یک وجب خاک (روایت زخم های استعمار فساد دولتی و گردشگری بر تن جزیره ای کوچک) اثر جامائیکا کین کید

فریما ظهیری

فریما ظهیری

5 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 30

توضیح اینکه چرا بومیان علاقه‌ای به گردشگران ندارند سخت نیست. چون بومیِ هر جایی یک گردشگر بالقوه است، و هر گردشگری بومیِ جایی. همه‌جا زندگی بومیان تکرار ملال و درماندگی و اندوهی طاقت‌فرسا و کمرشکن است، و هر کاری، خوب یا بد، تلاشی است در جهت فراموشی تمام این‌ها. هر بومی مترصد فرار است، هر بومی مترصد خستگی درکردن است، هر بومی مترصد رفتن به گردش است. ولی برخی از بومیان -بیشترِ بومیان در سراسر جهان- نمی‌توانند جایی بروند. چون بسیار فقیرند. بسیار فقیرتر از آن‌اند که جایی بروند. بسیار فقیرتر از آن‌اند که از واقعیت زندگی‌شان فرار کنند؛ و بسیار فقیرتر از آن‌اند که در محل زندگی‌شان زندگی بهتری داشته‌باشند، که از قضا محل زندگی‌شان همان‌‌جایی است که توی گردشگر می‌خواهی بروی_ پس وقتی بومیان توی گردشگر را می‌بینند، به تو غبطه می‌خورند، به توانایی‌ات در رها‌کردن ابتذال و ملال غبطه می‌خورند، به توانایی‌ات در تبدیل ابتذال و ملال آن‌ها به مایه‌ی لذتِ خودت غبطه می‌خورند.

توضیح اینکه چرا بومیان علاقه‌ای به گردشگران ندارند سخت نیست. چون بومیِ هر جایی یک گردشگر بالقوه است، و هر گردشگری بومیِ جایی. همه‌جا زندگی بومیان تکرار ملال و درماندگی و اندوهی طاقت‌فرسا و کمرشکن است، و هر کاری، خوب یا بد، تلاشی است در جهت فراموشی تمام این‌ها. هر بومی مترصد فرار است، هر بومی مترصد خستگی درکردن است، هر بومی مترصد رفتن به گردش است. ولی برخی از بومیان -بیشترِ بومیان در سراسر جهان- نمی‌توانند جایی بروند. چون بسیار فقیرند. بسیار فقیرتر از آن‌اند که جایی بروند. بسیار فقیرتر از آن‌اند که از واقعیت زندگی‌شان فرار کنند؛ و بسیار فقیرتر از آن‌اند که در محل زندگی‌شان زندگی بهتری داشته‌باشند، که از قضا محل زندگی‌شان همان‌‌جایی است که توی گردشگر می‌خواهی بروی_ پس وقتی بومیان توی گردشگر را می‌بینند، به تو غبطه می‌خورند، به توانایی‌ات در رها‌کردن ابتذال و ملال غبطه می‌خورند، به توانایی‌ات در تبدیل ابتذال و ملال آن‌ها به مایه‌ی لذتِ خودت غبطه می‌خورند.

19

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.