بریده‌ای از کتاب سنگدل اثر ماریسا مییر

H.h,v

H.h,v

1403/7/1

بریدۀ کتاب

صفحۀ 452

اون با هیچ احساسی صحبت کرد ، بدون اینکه عشق ، رویا یا درد یک قلب شکسته درونش باشه اون روز یک روز جدید توی قصر دل ها بود و اون قرار بود برای همیشه ملکه ی اونجا باشه . "سرش را قطع کنید"

اون با هیچ احساسی صحبت کرد ، بدون اینکه عشق ، رویا یا درد یک قلب شکسته درونش باشه اون روز یک روز جدید توی قصر دل ها بود و اون قرار بود برای همیشه ملکه ی اونجا باشه . "سرش را قطع کنید"

47

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.