بریدۀ کتاب

365 روز با سعدی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 50

صیدِ بیابانِ عشق چون بخورد تیر او سر نتواند کشید پای ز زنجیر او گو به سَنانم بدوز یا به خَدَنْگَم بزن گر به شکار آمده‌ست دولتِ نخجیرِ او گفتم از آسیبِ عشق روی به عالم نَهَم عرصه عالم گرفت حُسْنِ جهان گیرِ او (سعدی)

صیدِ بیابانِ عشق چون بخورد تیر او سر نتواند کشید پای ز زنجیر او گو به سَنانم بدوز یا به خَدَنْگَم بزن گر به شکار آمده‌ست دولتِ نخجیرِ او گفتم از آسیبِ عشق روی به عالم نَهَم عرصه عالم گرفت حُسْنِ جهان گیرِ او (سعدی)

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.