بریدۀ کتاب

و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد
بریدۀ کتاب

صفحۀ 30

سکینه‌ی شصیت ساله در پنجشیر برایم تعریف کرد اولین باری که بعد از سقوط دولت افغانستان با لباس محلی برای خرید بیرون رفته، طالب جوانی در جاده‌ی پنجشیر به او تشر زده که چادَریْ بپوس. سکینه‌ هم آنقدر ترسیده که دور تا دور لبش پر از تبخال شده. چادَریْ لباس سنتی زنان پنجشیر و بسیاری از مناطق دیگر افغانستان نیست. اما خب معلوم است، با تکرار حس ناامنی در چنین برخورد‌های تشرآمیزی، زنان به‌تدریح ترجیح خواهند داد پیراهن و شال سنتی را کنار بگذارند و برقع بپوشند تا بتوانند بی‌دردسر رفت‌و‌آمد کنند. این تغییر تدریجیْ تیتر هیچ خبری نخواهد شد و چندسال که بگذرد، ناظر بیرونیْ آن را «فرهنگ» منطقه می‌انگارد.

سکینه‌ی شصیت ساله در پنجشیر برایم تعریف کرد اولین باری که بعد از سقوط دولت افغانستان با لباس محلی برای خرید بیرون رفته، طالب جوانی در جاده‌ی پنجشیر به او تشر زده که چادَریْ بپوس. سکینه‌ هم آنقدر ترسیده که دور تا دور لبش پر از تبخال شده. چادَریْ لباس سنتی زنان پنجشیر و بسیاری از مناطق دیگر افغانستان نیست. اما خب معلوم است، با تکرار حس ناامنی در چنین برخورد‌های تشرآمیزی، زنان به‌تدریح ترجیح خواهند داد پیراهن و شال سنتی را کنار بگذارند و برقع بپوشند تا بتوانند بی‌دردسر رفت‌و‌آمد کنند. این تغییر تدریجیْ تیتر هیچ خبری نخواهد شد و چندسال که بگذرد، ناظر بیرونیْ آن را «فرهنگ» منطقه می‌انگارد.

13

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.