بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد،تنهاست.نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌توان حس کرد.

پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد،تنهاست.نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌توان حس کرد.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.