بریدهای از کتاب وقتی حال همه خراب است اثر مرتضی براتی
1404/3/29
صفحۀ 6
حاضرم به جایی بروم که کسی در اطراف نباشد. نه کسی ملودی های من را به اشتراک بگذارد و نه کسی به زبان من صحبت کند. می خوام خانه ای بسازم، خانه ای بدون در و دیوار. خانه ای بدون همسایه و خانه ای بدون نگهبان. اگر مریض باشم .می خواهم هیچ کس از اطراف مراقب من نباشد. و اگر بمیرم دلم می خواهد کسی برای من عزاداری نکند.
حاضرم به جایی بروم که کسی در اطراف نباشد. نه کسی ملودی های من را به اشتراک بگذارد و نه کسی به زبان من صحبت کند. می خوام خانه ای بسازم، خانه ای بدون در و دیوار. خانه ای بدون همسایه و خانه ای بدون نگهبان. اگر مریض باشم .می خواهم هیچ کس از اطراف مراقب من نباشد. و اگر بمیرم دلم می خواهد کسی برای من عزاداری نکند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.