بریدۀ کتاب
1403/5/4
صفحۀ 431
اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است گرت معاونتی دست میدهد دریاب اگر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست همیکنم به ضرورت چو صبر ماهی از آب تو باز دعوی پرهیز میکنی سعدی که دل به کس ندهم کُلُّ مُدِّعٍ کَذّاب
اسیر بند بلا را چه جای سرزنش است گرت معاونتی دست میدهد دریاب اگر چه صبر من از روی دوست ممکن نیست همیکنم به ضرورت چو صبر ماهی از آب تو باز دعوی پرهیز میکنی سعدی که دل به کس ندهم کُلُّ مُدِّعٍ کَذّاب
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.