بریده‌ای از کتاب محدوده ی مرگ؛ صدای مردگان اثر کاترین آردن

-اخگر

-اخگر

2 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 102

من به خاطرات اعتقاد دارم. به این اعتقاد دارم که وقتی یکی رو دوست داری، اون رو اون‌قدر خوب به یاد می‌آری که یه جورهایی شبیه یه شبح میشه. اون‌قدر زیاد یادشون میفتی که حس می‌کنی توی اتاق بغلین، یا همین نزدیکی‌ها و هر لحظه ممکنه بیان تو.

من به خاطرات اعتقاد دارم. به این اعتقاد دارم که وقتی یکی رو دوست داری، اون رو اون‌قدر خوب به یاد می‌آری که یه جورهایی شبیه یه شبح میشه. اون‌قدر زیاد یادشون میفتی که حس می‌کنی توی اتاق بغلین، یا همین نزدیکی‌ها و هر لحظه ممکنه بیان تو.

53

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.