بریده‌ای از کتاب آشنایی با جلال آل احمد اثر منوچهر علی پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 68

باور کن کاغذهای تو روغن چراغدان من است. مثل بنزین ماشین بدنم است. (تشبيه کاملاً آمریکایی) وقتی کاغذت می‌رسد به راه می‌افتم، شنگول می‌شوم و می‌توانم بگویم و بخندم؛ ولی امان از وقتی که دیگر کاغذی از تو دریافت نمی‌دارم. آن وقت است که پت‌پت می‌کنم و خاموش می‌شوم ... [بخشی از نامهٔ سیمین به جلال]

باور کن کاغذهای تو روغن چراغدان من است. مثل بنزین ماشین بدنم است. (تشبيه کاملاً آمریکایی) وقتی کاغذت می‌رسد به راه می‌افتم، شنگول می‌شوم و می‌توانم بگویم و بخندم؛ ولی امان از وقتی که دیگر کاغذی از تو دریافت نمی‌دارم. آن وقت است که پت‌پت می‌کنم و خاموش می‌شوم ... [بخشی از نامهٔ سیمین به جلال]

16

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.