زینب احمدی فرد

زینب احمدی فرد

@zeinab_af
عضویت

مرداد 1403

10 دنبال شده

9 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        - چون برای داستان نازنین نوشته های زیادی بود دیگه من نمی‌نویسم.
- اما داستانِ بوبوک …  درمورد این هست که نویسنده  به دنبال جنازه ای به گورستانی کثیف میره ، و اونقدر از دنیا دور و به مرده ها نزدیک می‌شه که گفتگو های اونارو میشنوه !
- خیلی نگاه جالب و متفاوتی بود که فقط از داستایفسکی برمیومد و فضاسازی هم‌کاملا مناسب ساخت یه انیمیشن کوتاه بود.
- اما به هر دلیلی که احتمال زیاد ضعف ترجمه بود ارتباطی که باید رو نگرفتم :)
- اما دوسه تا بخش خیلی برام جالب بود :
پیر مردی که بعد از سه روز سکوت یک‌مرتبه به صدا در میاد که «نه من زندگی خواهم کرد، ممکن نیست! من زندگی خواهم کرد » و هی این جمله رو تکرار می‌کنه و باورش نمی‌شه فرصت هاش تموم شده ! و بقیه جسد ها بهش می‌گفتن “ خوش باور و ساده” …
- بعدی سرلشگری بود که در ۵۷ سالگی مرده و‌حتی بعد از مرگ به سرلشکر بودن و خنجرش می‌نازه! اما بهش میگن که : «اگه در اون بالا سرلشگر بودی  در اینجا هیچی نیستی و کاملا صفری! » اما اون همچنان میگه که نه من اینجاهم سرلشگرم» …
-اخر داستان هم نویسنده می‌گه که فساد حتی درون اون مکان و بین لاشه های کرم زده هم بود ! در آخرین لحظات و دقایقِ هشیاری مجددِ جسد ها و حتی با وجود فرصت کوتاهی که بهشون داده بودن.
      

11

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.