«نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم.»
جمله نقلیه از مونیکا ارتل، دختر بزرگ خانوادهٔ ارتل. کتاب در مورد یه خانواده‌ست که پدرشون فیلمبردار چن‌تا مستند خیلی مهم و معروف در مورد نازیای زوال‌ناپذیره. نویسنده معتقده که کتاب مستند نیست ولی مترجم در مورد تطابق بخش عظیمی ازش با واقعیت صحبت کرده. خانوادهه بعد شکست آلمان تو ج‌ج۲ به بولیوی مهاجرت می‌کنن. سه تا دختر دارن: مونیکا، هایدی و تریکسی. هانس ارتل (پدر خانواده) اول داستان تصمیم می‌گیره برای ساختن یه مستند بره شهر باستانی اینکاها رو ببینه. و در ادامه این روحیهٔ ماجراجو و ناسازگارو فقط توی مونیکا می‌بینیم. دختری که با آرمانای چه‌گوارا همراه می‌شه.
کتاب غمناکیه و من فصل راینهاردو بیشتر از همه‌ش پسندیدم. در کل هیجان جاری تو زندگیشونو دوس داشتم. لکن قلم نویسنده  رو دوس نداشتم؛ دید نویسنده رو این‌طور دریافت می‌کردم که چریکا رو آرزومند یا حتی احمق می‌دونه. و به‌نظرم پردازش بیان احساسات کرکترا سطحیه. ترجمه هم روانه.
(من قبل خوندن اسم پدر و دختر بزرگه رو سرچ کردم و یه مصاحبه هم از مترجم -آقای ناصرنصیر- در مورد روند انتخاب كتاب و برگردوندنش از اسپانیایی خوندم. حین خوندن‌م در مورد اینکاها و ماچوپیچو. و ماچوپیچو ۱۰/۱۰=)))
        

          اول که خواستم شروع به مطالعه این کتاب کنم ، با حس بدی آغازش کردم . فکر می کردم کتاب خشک و بی روحی است و هیچ جذابیتی نداره ولی....
ولی وقتی صفحاتی از این کتاب رو خوندم ، مات و مبهوت مونده بودم ، مگه میشه یه کتاب قدیمی انقدر قشنگ و جذاب باشه؟؟
از سپید دندان خوشم میاد ، باهوشه ، زرنگه .
از اینکه داستان به پنج بخش تقسیم شده بود خیلی لذت بردم.
 پنج مرحله زندگی سپید دندان.
اون لحظه ای که از مادرش جدا شد واقعا دردناک بود.
رنج هایی که کشید ... بی یوتی اسمیت ، مسابقه با سگ ها و....
چقدر قشنگ بود محبت های آقای ویدن اسکات با سپید دندان 
و چه قدر زیبا بود وفاداری سپید دندان به آقای اسکات.
واقعا که آقای لندن خیلیییی قلم زیبایی داره.
امیدوارم کتاب آوای وحش هم به همین زیبایی باشه
        

          در طول مطالعهٔ کتاب انقدر زبان لطیفی دارد که انگار همراه روح سبک و لطیف سید شهاب الدین مرعشی نجفی هستید و قدم به قدم شاهد زندگی‌اش. اصل‌گرایی می‌شود این عالم، خودت را وقف علم کنی! هر جا لازم بود مجاهدت علمی کرد و بیراهه نرفت. ان‌شاءالله این عالم گرانقدر به همراه نویسندهٔ کتاب هم‌نشین پیامبر رحمت باشند.