کتاب زیبا و متاثر کننده ای بود،البته تقریباً 
نثری ساده روان ولی در عین حال غیر منطقی و غیر کلیشه ای
همیشه برام سوال بود چجوری وقتی حقیقت انقدر واضحه بازم 
داعشی ها انقدر زیاد بودند و بدون چون‌ و چرا اطاعت می‌کردند 
شاید این کتاب دلایل نسبتا خوبی برای این مورد داشت

      

        افعی کشی، 
شاید با شنیدن همچنین اسمی توقع یه کتابی خیلی فراتر داشتم.
توی روند کتاب یه سری ابهاماتی بود که هنوز با وجود تموم کردن کتاب متوجه شون نشدم.
اگه بخوایم قلم نویسنده رو به چالش بکشیم باید گفت که خیلی خوب تونست ما رو گمراه و بعد روشن مون کنه.
پایان بسیار غیر منتظره ای داشت و باعث شد هنوز که هنوزه تو شک‌اش باقی بمونم...
      

        سوار بر درنا های کاغذی
 میرید به قلب چوسان،حوالی یک داستان عاشقانه اما حقیقی و  زیستن با درد و رنج مردم.
این کتاب به شدت زیبا هیجان انگیز و همون طور که توصیف شده واقعا ضربان قلب رو بالا میبره و اون صفحات آخر یه شک وارد میکنه و باعث میشه این کتاب تو ذهن تون موندگار بشه
پیشنهاد می‌کنم حتما بخونیدش
      

        عشق با طعم پرتقال
شاید بهتره بگم بعد از خوندن این کتاب به هستی و بودن خیلی فکر می‌کنید 
و ماهتیش اینه که چقدر اتفاق افتاده تا ما یه وجود اومدیم و هستیم 
روند داستان یکم کند بود و اون گیرایی که باید رو نداشت 
ولی با سوالاتی که هین خوندنش ایجاد میکرد و خودش به مرور جواب میداد باعث می‌شد که کتاب رو کنار نزاری
در کل ارزش خوندن رو داشت و قشنگ بود