تا به حال به خیانت از زاویه خائن نگاه کرده‌اید؟به نظر شما زنی که وارد زندگی زن دیگری می‌شود خائن است یا قربانی؟
برفاب، تازه‌ترین اثر مرضیه نفری ما را میان‌ انسان‌های معمولی جامعه می‌برد. انسان‌هایی خاکستری.
نویسنده در این اثر دوربینش را روی چشم‌های آرزو گذاشته است. زن مطلقه‌ای که بامدیرعامل متاهل شرکتش وارد رابطه می‌شود و از عذاب وجدانش می‌گوید، از نیازش به مهر و محبت، از عشق ممنوعه‌اش، از دغدغه‌های مادرانه‌اش و از دگرگونی شخصیتش.
این اثر در سال نود و هشت می‌گذرد. از روزهای قبل از کرونا و از روزهایی که کرونا از چین به قم می‌رسد. انگار که‌ کرونا آمد تا در زمانی که  گرد مرگ را روی شهر پخش می‌کند، در خانه آرزو چراغی روشن کند.
این اثر با قلم روان  نویسنده، با رفت و برگشت‌های زمانی به موقع و با شخصیت‌پردازی‌های قوی و نسبتا قوی، ما را به روزهای یک زن خائن و شاید قربانی نزدیک می‌کند.
      

        نود درصد کتاب را که خواندم گذاشتمش کنار. دیگر نتوانستم برگردم. فکرم ماندپیش سعدون و خلیل و جوی آب. ترسیدم از اینکه باور کنم بعدش چه شد. وقتی ادامه‌اش را خواندم به‌نظرم بیهوده آمد. به‌نظرم داستان باید همان‌جای بهت آور تمام می‌شد