یکی از مدل های نوشتار در یادداشت های علوم انسانی به نظر این است که افراد و اندیشمندان یا پژوهشگران تنها یک گزاره را مد نظر دارند ولی دائم به دنبال مصداق یافتن برای این گزاره هستند
تنها گزاره ی مهم این نوشتار به نظرم این بود:
_در ایران قدیم از جمله زمان ایران حافظ و قبل از آن تا زمان آمدن دوربین عکاسی و گرایش به رئالیسم الگوی زیبایی زنان و مردان یکسان بوده است.
_معشوق ها اکثرا پسران نوجوان بودند و در ادبیات ما که از مفهوم شاهد استفاده می کنند منظورشان همان پسران نوجوان هست و در آمدن ریش مردانه آغاز کنار رفتن آنها از عشق است.
_مردانی بودند که ریش خود را می زدند تا در مقام شاهد بمانند زنانی بودند که دائم دلشوره این عشق و علاقه را داشتند.
نظر خودم : بخواهم خیلی روراست باشم، پیشینهی لجنی داشتیم و باور اینکه این موضوع پیشینه ی ما هست حالم را بهم می زند.