محمدعلی نیک ورز

@SultanAli313

17 دنبال شده

16 دنبال کننده

                      بهترین دوستم کتابه(:
                    

باشگاه‌ها

باشگاه کتاب متاب

83 عضو

آتشگاه

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            باغ‌های معلق، روایت هفت زن سوری ساکن شهرهای نبل و الزهرا از چهارسال محاصره این دو شهر است.  ارزش این کتاب به‌خاطر روایت‌های دسته‌اول از کسانی است که محاصره، بمباران، گرسنگی و ترس را چهارسال تجربه کرده‌اند. هیچ‌کدام از راویان، نویسنده‌ی حرفه‌ای نیستند اما به واسطه‌ی تجربه‌ی زیسته‌ای که دارند روایت‌هایی خواندنی خلق کرده‌اند.

 من خودم را در نبل و الزهرا تصور کردم، میان بمباران، دود و آتش. در حمام، زیرزمین و کوه پنهان شدم، برای زنده ماندن. به روز آزادی فکر کردم، به روز‌هایی که هیچ بچه‌ای گرسنه، زخمی و ترسان نباشد، به روزهایی که همسرم نگهبان شهر نباشد و پسرم در صف محافظین‌. آرزو کردم همه‌ی اعضای خانواده سر سفره افطار و سحر کنار هم نشسته باشیم. من همراه زنان این کتاب برای آزادی نبل و الزهرا اشک ریختم. 
‌
من با خواندن این کتاب فکر کردم به روزهایی که دیگر غزه در محاصره نباشد، فلسطین آزاد باشد، مثل سوریه. به روزی که روایت هفت زن از فلسطین را بخوانم‌ و شاد از آزادی فلسطین اشک بریزم. 



#حلقه_کتاب‌خوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#کتاب_باغ‌های_معلق
‌
‌
          
            "این داستان «نبل» ما بود. ما باقی ماندۀ آن گذشتۀ تلخیم که باشکوه از دهان مرگ بیرون آمدیم و با غرور رو به دنیا، زخمی، اما سربلند ایستاده ایم" 

کتابهای باغ‌های معلق روایت ۷ زن سوری است که سعی کردند با قلم نوآموز خود، سختی‌های چهارسال محاصره‌ی شهرشان را با کلمات نشان دهند؛ ترس از موشکهایی که برایشان فرقی نمی‌کند کجا فرود آیند؛بیمارستان، مدرسه، مسجد و یا خانه‌‌ایی که چند زن و کودک ساکنش هستند؛ کمبود غذا، بحران دارو و کمک‌های پزشکی؛  از دست دادن عزیزانشان و هزار مشکلی که من درکی از آن ندارم. 

برخلاف تصورم کتاب به قلم خانم عالمی نیست و نقش ایشان آموزش نویسندگی و بعد جمع‌آوری روایتهای زنانی است که برای بیان خاطرات آن دوره‌ی سخت و سنگین، به نوشتن پناه برده‌اند. 

خواندن این کتاب در ایامی که غزه در محاصره‌ی  رژیم کودک کش است و چه بسا شرایط زنان غزه خیلی سختتر از نبل و الزهراست، توصیه می‌شود. 

می‌دانم تکراری است ولی  ما نیاز داریم  هرازگاهی داشتن امنیت و آرامش در خانه‌ و زندگی‌مان ، یادآوری شود تا قدر بدانیم. 

روح شهدای مقاومت و بخصوص سردار دلها شاد‌ 

#حلقه_کتاب‌خوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#کتاب_باغ‌های_معلق


          
            هر مواجه های راویان خاموش خودش را دارد. از مواجهه غدیر و سقیفه به بعد را خوب می دانم. فاطمه گردان تک نفره علی بود. ایستاد و روایت کرد. روایتش را به دستان کوچک حسن و حسین و زینبش سپرد و زینب شد راوی  کربلا. از آن به بعد بود که زنان مقاومت یاد گرفتند باید روایت کنند. باید شبها توی گوش بچه هایشان، به جای قصه سیندرلا و شنل قرمزی، از مبارزه و کم نیاوردن بگویند. از سرزمین بگویند و از ایمان. نمونه بارزش را حالا در فلسطین می بینیم. کودکانی که محله هایشان در فلسطین را ندیده اند اما وقتی ازشان می پرسند اهل کجائید اسم همان محل خاص را به زبان می آورند و این یعنی پیروزی گمنامان روایت. 
باغ های معلق هم روایت مادران و زنهایی است که راوی‌اند. 7 زنی که در بین صدها و هزاران زن انتخاب کرده اند که روایتِ روایتهایشان را برای دنیا بازگو کنند. یکی از آنها می گوید که ما مثل زنان ایرانی و لبنانی نبودیم که مقاومت بلد باشیم. آنها توی مقاومت و مبارزه بوده اند و بلدند چه کنند اما ما بلد نبودیم. و به یکباره یاد می گیرند که توی مساجدشان جمع شوند و درس بخوانند و پیشاهنگ شوند و به بچه هایشان درس مقاومت بدهند. 
جبهه مقاومت زن و مرد ندارد. که همه شان بعد از مدتی مثل هم می شوند. مادرهای ما پشت جبهه پتوهای خونی می شستند و بچه هایشان را مدرسه می فرستاند و پرستاری می کردند و مادری و همسری. حالا زنان لبنانی، سوری و فلسطینی هم اینگونه اند. با حماعت است که رنگها توحیدی می شود. یکرنگی هست اما از نوع خداگونه اش.
ترکیب راویان گمنام جبهه ها با خون مردان مجاهد است که سنگرها را مقاوم می‌کند و دستها را بیشتر از پیش در هم گره می‌اندازد. 
#باغ‌های‌معلق
#‌با‌کتاب‌نفس‌بکش
          
            «ناموس را اگر همان قانون و قواعدِ حاکم بر هستی بداین که همه‌چیز را منظّم می‌کند و ذات پنهان هر شهر است، گویا در جنگ‌ها، آن ذات پنهانی و قاعدهْ زن است. او حقیقتی است پوشیده، امّا موقعیّتی مرکزی دارد و باید مراقبت و حفظ شود. در واقع، حرمی است که اگر از دست برود، همه‌چیز از بین رفته است.»
کتاب باغ‌های معلَّق هفت روایت از محاصرۀ شهر «نُبُل» در کشور سوریّه به‌دست تروریست‌ها است. راوی این ماجرا هفت زن اهل این شهر هستند که دوران محاصره را تجربه کرده‌اند. خانم سمیّه عالمی در مدّت اقامت خویش در سوریه با آموزش قواعد نویسندگی به این خانم‌ها، آن‌ها را آماده کرده‌اند تا ماجرای محاصره و تلخی‌ها و شیرینی‌های آن را برای ما روایت کنند.
از نکات مثبت کتاب که به نظر حقیر جلوه‌گر شد، می‌توانم چنین بنگارم:
۱. روایت زنانه از ماجرای سوریه: عمدۀ روایت‌ها از این ماجرای چند ساله، مردانه است و روایت‌های زنانه کمتر هستند و می‌توان گفت به چشم نیامده‌اند. می‌توان این کتاب را قدمی رو به جلو برای روایت‌های زنانه از جنگ و محاصره دانست.
۲. روایت دستِ اوّل و مستقیم: کتاب شامل روایت‌گریِ افرادی است که از نزدیک در دلِ محاصره بوده‌اند، نه افرادی که از بیرونِ ماجرا در حال گزارش هستند. گزارش‌های بیرونی نیز در جای خویش خوب، بلکه لازم و ضروری‌اند؛ ولی باید گزارش‌های مستقیمِ صادقانه را غنیمت شمرد.
۳. موفّقیّت در ساخت تجربه: در سنجش کتاب‌های غیرداستانی، باید بدین پرسش پاسخ داد که «نویسنده توانسته مخاطب و خوانندۀ خویش را در روایت و گزارش خویش همراه کند یا خیر؟». در بیشترِ بخش‌های این کتاب، من همراه با قلمِ روایتِ این ماجراها بودم و اشک ریختم؛ زیرا با کلماتْ رابطه برقرار می‌کردم و غم و درد مردم شهر نُبُل را لمس می‌کردم، هرچند نتوانم آن را کاملاً ادراک کنم.
۴. حُسنِ ختامِ پسندیدۀ کتاب: این کتاب با نامۀ یکی از نویسندگان به شهید حاج قاسم سلیمانی (بعد از شهادت ایشان) به پایان رسیده و این هوشمندی را می‌ستایم. آخرین روایت کتاب نیز با «تقدیم به شهید ساعت ۱:۲۰» به پایان رسیده.
۵. بعضی از روایت‌های کتاب دارای حجم خوبی از خلّاقیّت است. در این جهت، روایت هفتم (آخرین روایت) را پسندیدم. نویسنده در میان روایت لحظه‌های محاصره، اندیشه‌های خویش را به زیبایی با کلمات بیان کرده.
نکتۀ منفی:
کتاب دارای هفت نویسندۀ گوناگون است و از این جهت، روایت‌ها از جهت ادبی دارای اختلاف و تفاوت هستند. بعضی از روایت‌ها دارای سطحی خوب از خلّاقیّت و استفاده از کلمات و ارزش ادبی به‌نظر می‌آیند و از این جهت و بعضی دیگر نه چندان، در حدّی از جهتِ فُرمْ معمولی به‌حساب می‌آمدند. تا جایی که حقیر با مطالعۀ روایت هفتم، چنین احساس می‌کردم که روایت هفتم، به اندازه‌ای از جهتِ فُرم و ارزش ادبی با دیگر روایت‌ها تفاوت دارد که گویی یک کتاب دیگر است.
نتیجه: کتاب از حیث فُرم در بعضی بخش‌ها معمولی جلوه می‌کند؛ ولی نکته‌های مثبتی که دارد (به‌ویژه خلق یک تجربۀ نو برای مخاطب و همراه کردن احساسات وی با روایت ماجرای محاصرۀ چهار ساله)، مطالعۀ این کتاب را لذّ‌ت‌بخش می‌کند، به‌گونه‌ای که می‌توانم این کتاب را برای مطالعه به شما پیشنهاد کنم.
#حلقه_کتاب‌خوانی_مبنا
#تنها_کتاب_نخون
#با_کتاب_قد_بکش
#کتاب_باغ‌های_معلق