روایتها و اخبار زیادی از جنگ چندسالهی اسرائیل و فلسطین شنیدهایم. روز به روز، آگاهی جهانی نسبت به این موضوع بیشتر میشود و هر روز به تعداد انسانهای آزاده در سراسر جهان افزوده میگردد؛ مردمی که بیش از پیش به جنایات رژیم صهیونیستی پی میبرند.
بیشک، دلیل اصلی این بیداری جهانی، اشکهای کودکانیست که پیش از آن که فرصتی برای داشتن آرزو پیدا کنند، کشته شدند؛ نوزادانی که پیش از دیدن چهرهی پدر و مادرشان، در سرما جان دادند؛ و آهِ مادرانی که جگرگوشههای بیگناه خود را از دست دادهاند.
اینبار، به دور از هر جریان فکری و سیاسی، کارتونیست مشهور کانادایی، گی دولیل، تصمیم گرفته است روایت یکسالهی زندگی خود به همراه خانوادهاش در فلسطین را به تصویر بکشد؛
روایتی متفاوتتر از آنچه تاکنون دیدهایم یا شنیدهایم.
خواندن این کتاب، تجربهای خاص و متفاوت برای من بود. در حال خواندن، احساسات گوناگونی را تجربه کردم.
به لطف پیوست انتهای کتاب، متوجه شدم که نام محلههایی که در متن آورده شده، همگی به زبان عبری نوشته شدهاند و نویسنده تلاشی برای یافتن نامهای اصلی و عربی آنها نکرده است. در واقع، رسمیتی به نامهای اصیل فلسطینی داده نشده.
همانطور که در ابتدای کتاب، زمانی که هواپیمای او فرود میآید، محل ورودش را بهجای «فلسطین»، با نام «اسرائیل» معرفی میکند.
با توجه به حضور مهاجران فراوانی که طی سالها به فلسطین آمده و در آنجا ساکن شدهاند، دولیل با افراد گوناگونی در تعامل بود. برخورد با هر کدام از این افراد و فرهنگهای متنوعشان برای او تازگی داشت.
در بازدید از محلههای مسیحی، ارمنی، یهودی و مسلمان، با چهرههای جدیدی روبهرو میشد؛ و گاهی بهدلیل تفاوت زبان، نمیتوانست با آنها ارتباط برقرار کند.
همچنین، یکی دیگر از تفاوتهای فرهنگیای که توجه دولیل را به خود جلب کرده بود، پوشش زنان مسلمان بود.
او در مواجهه با زنی که نقاب به صورت داشت، شوکه شد و این پوشش برایش عجیب بود.
اما از طرف دیگر، زمانی که زنی را دید که قصد عبور از مرز را داشت و سربازان بهسوی او نشانه گرفتند، و زن مجبور شد مانتو و روسریاش را دربیاورد، متعجب شد.
کتاب را ماهبهماه، همراه با دولیل و خانوادهاش طی میکنیم و به لطف تصویرسازیهای خوب او و توضیحاتی که با دقت روایت شدهاند، در حال تجربهی تمام این اتفاقات هستیم.
خواننده این کتاب نه تنها ناظر، بلکه همراه است؛ انگار خود، در میان کوچهها و دیوارهای شهر، در دل روزمرگی مردمیست که سالها با جنگ، ناامنی و اشغال زندگی میکنند.
و در پایان،
این کتاب یادمان میاندازد که پشت هر خبر، هر تیتر و هر تصویر، زندگیهایی جریان دارند.
زندگیهایی واقعی، با امید،با عشق ...
و تنها چیزی که میتواند صدای آنها را زنده نگه دارد، روایت کردن است.