این کتاب برای هر کسی که خوندن براش دغدغه باشه میتونه یک گفتگوی دلچسب باشه. دییانی از تئوریهای خوندن میگه و با مثال، تمرینهایی برای بهتر خوندن بهمون میده. در «آدمی همان است...» از این صحبت میشه که ادبیات قبل از اونکه بخواد آموزنده باشه باید لذتبخش باشه و باید در خوندن لذت رو پیدا کنیم. از این گفته میشه که چطور میشه با یک متن پیوند عمیقی برقرار کرد و این رو چطور میشه توی جستار یا داستانها دید. دو بخش ضمیمه هم درباره این وجود داره که چه تفاوتهایی بین خوندن کتابها در قالب چاپی و الکترونیکی هست و اینکه کتابهای معیار کدومها هستن. ارزش این دو بخش اگر بیشتر از فصول کتاب نباشه کمتر هم نیست؛ این دو بخش هم کاملکننده مطالب قبل از خودشون و هم پر از اطلاعات جالب هستن.
البته خوندن این کتاب برای کسی که در شروع مسیر کتابخوانی هست ممکنه چندان گزینه خوبی نباشه؛ چون که شاید یک نگاه بهتر برای انتخابهای بعدیش یا نحوه خوندن اونها باشه اما باز هم باید به این کتاب برگشت یا ممکنه بعضی بخشها رو نتونست کامل درک کرد. برای مثال، در همون فصل اول که از چند شعر مثال زده میشه، کسی که از قبل توشهای داشته باشه حتی اگر با خود شعرها به واسطه ترجمه بودنشون نتونه ارتباطی برقرار کنه، دست کم اسمها براش آشنا هستن یا میتونه بگرده و از بین شعرهای فارسی جایگزینی پیدا بکنه و بتونه با سبکی که نویسنده دربارهش صحبت میکنه به سراغش بره. این امکانی هست که هنوز برای شروعکنندههای این مسیر چندان وجود نداره و شاید برای اونها بهتر باشه تا به جای اینکه به دنبال چطور خوندن باشن، فقط بین جهان کلمات پرسه بزنن و بخونن بخونن و بخونن تا بتونن نقشه راه خودشون رو ترسیم کنن.